موضوع: محل زندگی خود را توصیف کنید
بخش شروع: اگر از من بپرسند محل زندگیات کجاست شاید لحظه ای نام خیابان و کوچه و…. به ذهنم برسد! امانه ! محل زندگی من جایی است که قلب من برای آنجا زیستن می تپد و روحم هردم به آنجا سرک می کشد.
بخش میانه: محل زندگی من همین نزدیکی هاست! خیابان محبت کوچه صفا و پلاک یکرنگی! همان جایی که هردم بوی آشنایی و زمزمه مهربانی روح را شست و شو می دهد. همان جایی است که آشوب و خشونت و سنگدلی با آن بیگانه است.
محل زندگی من همان جاست که هر ثانیه بهار در می زند و خبری از سرمای زمستانی و گرفتگی پاییز و خشونت آفتاب نیست همان جا که عطر بهارنارنج شنیده می شود.
محل زندگی من شبیه هیچ کجا نیست. شبیه برج های بیست طبقه استخر و سونا دارد نیست! شبیه خانه هایی که پارکی را انحصارا حیات نامیده اند نیست! شبیه ویلاهایی که پنجره اش به سوی دریا گشوده می شود نیست! استخر ما حوض کوچک وسط حیات نقلی مان است و سقف کاه گلی مان گاهی چکه می کند چون طبقه بالای ما پشت بام است و پس از آن آسمان خدا! حیاتمان بزرگ نیست اما نزدیکی خانه مان یک پارک هست که غروب ها مهمانش می شویم و به صدای خنده کودکان گوش میدهیم.
بخش پایانی: نمیدانم محل زندگی شما کجاست! اما به نظر شما محل زندگی همان جایی نیست که دل خوش و لب خندان و غصه بیگانه و اشک ها از سر شوق اند؟ همان جایی که آرامش موج می زند و عشق فوران می کند